-
آدمهاي افسرده، رنگهاي تيرهحتما ميدانيد که همه ما انسانها بهطور ذاتي به دنبال شادي، خوشحالي، زيبايي و زيباگرا هستيم و به همين دليل علاقه فراواني به رنگهاي شاد و زيبا داريم. شايد با استناد به همين دلايل بتوان گفت گاهي آنهايي که به رنگهاي تيره و خنثي مانند مشکي يا خاکستري علاقه دارند، به نوعي از برخي ناراحتيهاي رواني مانند افسردگي يا انزوا رنج ميبرند.
البته گاهي استفاده از رنگهاي تيره نوعي قرارداد اجتماعي است و نميتوان آن را نتيجه افسردگي يا حزن و اندوه يک جامعه دانست؛ مثلا ممکن است پوشيدن لباسهاي خاکستري، قهوهاي يا سرمهاي از قوانين شرکتي باشد و پيروي از چنين قانوني بههيچوجه به معناي افسرده بودن کارمندان آن شرکت نيست. استفاده از رنگهاي روشن و شاد در جامعه باعث بروز شادي عمومي، نشاط، تمدد اعصاب، بالا رفتن قدرت تصميمگيري، دوري از پرخاشگري و استرس و اضطراب و رسيدن به آرامش ميشود به اين ترتيب سلامت رواني افراد جامعه تامين خواهد شد، حتي ممکن است اعتماد به نفس در چنين جوامعي بالاتر هم برود.
رنگ لباس، حال روانرنگ لباسهايي که ميپوشيم، به همان اندازه که بر روان ديگران تاثير ميگذارد، ميتواند بر روان خودمان هم تاثيرگذار باشد. يعني نوعي تطابق رواني بين فرد و لباسي که ميپوشد ايجاد ميشود و رنگ لباس شادي يا اندوه دروني را در فرد ايجاد يا به او القا ميکند. به عبارت سادهتر، ميتوانيم با رنگهايي که در طول روز از آنها استفاده ميکنيم، با دنياي درونمان ارتباط برقرار کنيم در صورتي که با ديدن رنگ لباس ديگران با روحيه آنها آشنا ميشويم. البته تفاوت چنداني در اين دو نوع ارتباط رواني با رنگها وجود ندارد و نقطه مشترک هر دوي آنها اين است که بر سلامت رواني تاثيرگذار هستند. به همين دليل به تمام اعضاي خانواده توصيه ميشود براي حفظ نشاط و شادابي خود و خانوادهشان در خانه لباسهاي مرتب و با رنگهاي شاد و روشن بپوشند.
معلمها و مربيها رنگ روشن بپوشندتوصيه ما که آموزش و پرورش هم آن را به معلمها، بهخصوص معلمها و مربيهاي دبستان و پيشدبستان، ابلاغ کرده، اين است که حتما هنگام حضور در کلاس، لباسهايي با رنگهاي شاد و روشن بپوشند. منظور ما از رنگ شاد حتما استفاده از مقنعه، مانتو يا پيراهنهايي با رنگ سرخابي و نارنجي نيست؛ منظور رنگهايي مانند کرم، ليمويي، آبي آسماني، سفيد يا سبز است. از آنجا که روحيه کودکان ازما بزرگترها لطيفتر است، دنياي آنها با شادي، نشاط و بازي همراه است و سلامت روانيشان به آن بستگي دارد و شخصيت آنها هنوز در حال رشد و شکلگيري است، ارتباطهاي آنها بيشتر به صورت لمسي است. يعني بچهها از قدرت ذهن و تجزيه و تحليلهاي منطقي، کمتر استفاده ميکنند و به همين دليل ارتباط آنها با محيط اطرافشان بيشتر به صورت کلامي و ديداري است. به همين دليل هم از مربيان مهد يا والدين کودکان خواسته ميشود در ارتباط کلامي از صداهاي ظريف و لفظهاي زيبا (مانند عزيزم، قربونت برم، خالهجون يا...) براي ارتباط برقرار کردن با کودک استفاده و در حوزه ديداري هم با پوشيدن لباسهايي با رنگهاي شاد با کودک ارتباط بيشتري برقرار کنند. اصلا به دليل همين لطافت روحيه بچههاست که معمولا در دبستانها و مهدهاي کودک از رنگهاي روشن و شاد براي رنگآميزي در و ديوار استفاده ميشود. بچهها در چنين فضايي سلامت رواني و آرامش بيشتري دارند و قادر به تحمل محيطي غير از محيط خانه براي چند ساعت متمادي خواهند بود. بچهها با چنين فضايي ميتوانند ارتباط عميقتري برقرار کنند.
نظرات شما عزیزان: